heat
تفس
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
گرمی، حرارت
( اسم ) گرمی حرارت .
( اسم ) گرمی حرارت .
فرهنگ معین
(تَ ) (اِ. ) گرمی .
لغت نامه دهخدا
تفس. [ ت َ ] ( اِ ) گرمی و حرارت. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). بمعنی گرمی و حرارت و تفسیده و تفسیدن از آن اشتقاق یافته. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
ور از او غافل نبودی نفس تو
کی چنان کردی جنون و تفس تو.
نی چو آتش در هوا از تاب تفس.
ور از او غافل نبودی نفس تو
کی چنان کردی جنون و تفس تو.
مولوی.
آبرو خواهی چو خاک افتاده باش نی چو آتش در هوا از تاب تفس.
ابن یمین.
رجوع به تاب و تب و تف و تفسیدن و ترکیبهای آنها شود.فرهنگ عمید
گرمی، حرارت.
کلمات دیگر: