کلمه جو
صفحه اصلی

پلاسیدگی

فارسی به انگلیسی

dystrophy

لغت نامه دهخدا

پلاسیدگی. [ پ َ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و چگونگی پلاسیده. رجوع به پلاسیده شود.

فرهنگ عمید

۱. پژمردگی.
۲. حالت پژمرده بودن گل و گیاه.

دانشنامه عمومی

به از دست رفتن سختی در بخش های غیرچوبی گیاهان پلاسیدگی گفته می شود.پَلاسیدگی به ویژه در گیاهانی دیده می شود که ریشه یا آوندهایشان مورد حمله قرار گرفته باشند.
به از دست رفتن تر و تازگی برگ های گیاهان خوراکی مانند کاهو نیز پلاسیدگی گفته می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

پَلاسیدگی (flaccidity)
در گیاه شناسی، ازدست رفتن تردی (آماس) در یاخته های گیاهی، به علت خروج آب از واکوئول مرکزی. در این حالت سیتوپلاسم دیگر به دیوارۀ سلولزی یاخته فشار وارد نمی کند. اگر چنین وضعیتی در سراسر گیاه برقرار باشد، منجر به پژمردگی آن می شود. در آزمایشگاه می توان یاختۀ گیاهی را در آب نمک گذاشت و پلاسیدگی ایجاد کرد. با این کار، آب از طریق اسمز از یاخته خارج و موجب جمع شدن واکوئول می شود. در موارد حاد، سیتوپلاسم واقعی از دیوارۀ گیاهی بیرون می آید که به پلاسمولیز معروف است.


کلمات دیگر: