بوبرد. [ ب ُ ] ( اِ ) بلبل را گویند که بتازی عندلیب خوانند. ( برهان ). بلبل. ( انجمن آرا ) ( رشیدی ). بوبر. بوبردک. بلبل. ( فرهنگ فارسی معین ) :
نمیدانی که سیمرغم که گرد قاف میگردم
نمیدانی که بوبردم که در گلزار میگردم.
مولوی.
رجوع به بوبر و بوبردک شود.