کلمه جو
صفحه اصلی

دوسری

فرهنگ فارسی

دارای دو سر .
دوسرانی .

لغت نامه دهخدا

دوسری. [ دُ س َ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) دارای دوسر. دوسره. با دو سر. ( یادداشت مؤلف ). || قسمی از خیمه. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) :
دشمن جان ترا عزم بیابان فناست
دایم از نیزه ز بهرش دوسری بر سر ماست.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
|| روپوش کجاوه. ( ناظم الاطباء ). کرباسی که بر روی محمل کشند از عالم خلاف. ( از آنندراج ). || ( حامص مرکب ) نفاق. ( غیاث ) ( آنندراج ). دورنگی و دورویی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوسر شود.

دوسری. [ دَ س َ ] ( ع ص ) دوسرانی. ( فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج )( از برهان ). بزرگ هیکل توانا کأنه منسوب الی دوسر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به دوسرانی شود.

دوسری . [ دَ س َ ] (ع ص ) دوسرانی . (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج )(از برهان ). بزرگ هیکل توانا کأنه منسوب الی دوسر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به دوسرانی شود.


دوسری . [ دُ س َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دارای دوسر. دوسره . با دو سر. (یادداشت مؤلف ). || قسمی از خیمه . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) :
دشمن جان ترا عزم بیابان فناست
دایم از نیزه ز بهرش دوسری بر سر ماست .

شفیع اثر (از آنندراج ).


|| روپوش کجاوه . (ناظم الاطباء). کرباسی که بر روی محمل کشند از عالم خلاف . (از آنندراج ). || (حامص مرکب ) نفاق . (غیاث ) (آنندراج ). دورنگی و دورویی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوسر شود.

فرهنگ عمید

۱. نوعی از خیمه.
۲. روپوش کجاوه.


کلمات دیگر: