کلمه جو
صفحه اصلی

دوزنه

فارسی به انگلیسی

having two wives, bigamous

bigamous


فرهنگ فارسی

( اسم ) نیش زنبور پشه و مانند آن .

لغت نامه دهخدا

دوزنه. [ زَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) نیش هوام و زنبور و پشه. دوژنه : الشعراء؛ مگس که دوزنه دارد. ( السامی فی الاسامی ). صاحب آنندراج گوید: ظاهراً لفظ «دو» را علیحده گمان برده و درقاموس گوید که الشعرا مگس سرخ و کبود که برشتر و سگ نشیند و چیزی منکر و درشت و اینکه در سامی گفته دوزنه دارد همانا دوزنه یعنی دو نیش مگس که مانند خرطوم فیل است و بدان دو نیش عضو را گزد. ( از آنندراج ).

دوزنه. [ دُ زَ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) مردی که دارای دو زن است. مردی که شوهر دوزن باشد. ( یادداشت مؤلف ).

دوزنه . [ دُ زَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) مردی که دارای دو زن است . مردی که شوهر دوزن باشد. (یادداشت مؤلف ).


دوزنه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ) نیش هوام و زنبور و پشه . دوژنه : الشعراء؛ مگس که دوزنه دارد. (السامی فی الاسامی ). صاحب آنندراج گوید: ظاهراً لفظ «دو» را علیحده گمان برده و درقاموس گوید که الشعرا مگس سرخ و کبود که برشتر و سگ نشیند و چیزی منکر و درشت و اینکه در سامی گفته دوزنه دارد همانا دوزنه یعنی دو نیش مگس که مانند خرطوم فیل است و بدان دو نیش عضو را گزد. (از آنندراج ).


فرهنگ عمید

دارای دو زن؛ مردی که دو زن داشته باشد.


۱. سوزن.
۲. نیش حشرات گزنده.


۱. سوزن.
۲. نیش حشرات گزنده.
دارای دو زن، مردی که دو زن داشته باشد.


کلمات دیگر: