کلمه جو
صفحه اصلی

مبذری

فرهنگ فارسی

اسراف و خرج بی جا

لغت نامه دهخدا

مبذری. [ م ُ ب َذْ ذِ ] ( حامص ) مأخوذ از تازی ، اسراف و خرج بی جا. ( ناظم الاطباء ). ولخرجی. اسراف کردن. باد دستی : فسق و فجور آغاز کرد و مبذری پیشه نهاد. ( گلستان ).


کلمات دیگر: