کلمه جو
صفحه اصلی

انصر

فرهنگ فارسی

یارتر . یاری کننده تر مرد ختنه ناکرده نابریده .

لغت نامه دهخدا

انصر. [ اَ ص َ ] ( ع ن تف ) یارتر. یاری کننده تر:وجدت الحلم انصر لی من الرجال. ( احنف بن قیس از یادداشت مؤلف ). || ( ص ) مرد ختنه ناکرده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نابریده. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

یاری برسان، کمک کن


کلمات دیگر: