شراب کهنه یا عطری است
معتقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( معتقة ) معتقة. [ م ُ ع َت ْ ت َ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) شراب کهنه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || عطری است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قسمی از عطر. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
معتقة. [ م ُ ع َت ْ ت َ ق َ ] (ع ص ، اِ) شراب کهنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || عطری است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قسمی از عطر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: