کلمه جو
صفحه اصلی

سینه بند


مترادف سینه بند : پستان بند، کرست، شاک

فارسی به انگلیسی

brassiere, brassière, brassire, breastband, bib, poitrel

breastband, bib, poitrel


brassiere, brassière


فارسی به عربی

مندیل

مترادف و متضاد

bib (اسم)
سینه بند، پیش بند بچه

bra (اسم)
سینه بند، پستان بند

bodice (اسم)
سینه بند، پستان بند

brassiere (اسم)
سینه بند، پستان بند

stomacher (اسم)
سینه بند، پیش دامنی قدیمی زنانه و مردانه

napkin (اسم)
سینه بند، دستمال، دستمال سفره

پستان‌بند، کرست، شاک


فرهنگ فارسی

پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند پستان بند .
چیزی است که بر بالای خو گیر اسب بر سینه اش بندند . یا هر جامه ای که سینه و پشت را بدان پوشند .

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند، پستان بند، کُرسِت .

لغت نامه دهخدا

سینه بند. [ ن َ / ن ِ ب َ ] ( اِ مرکب ) چیزی است که بر بالای خوگیر اسب بر سینه اش بندند. ( آنندراج ) :
کشد سینه بندش از آن در بغل
که لاغرمیان است و فربه کفل.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
|| هر جامه ای که سینه و پشت را بدان پوشند. پستان بند زنان. ( ناظم الاطباء ). جامه که زنان بر سینه و پستان بندند و به انواع تکلف میباشد. ( یادداشت بخط مؤلف ). پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند. پستان بند. ( فرهنگ فارسی معین ). || لباسی کوتاه و بی آستین که غالباً بر روی پیراهن و در زیر سایر البسه کودکان را پوشانند. ( یادداشت بخط مؤلف ). پارچه ای باشد که در گلوی طفلان بندند تا رختشان از لعاب ضائع نشود. ( آنندراج ).
- سینه بند عدالت ؛ قطعه پارچه قلاب دوزی اعلایی است که به اندازه ده گره مربع میباشد و کاهن بزرگ بر سینه خود قرار میدهد و از دو قطعه پارچه قلاب دوزی که ایفورد از آن ساخته میشد، ترتیب داده شده بود. دارای رویه و آستری بود کیسه مانند که برویه آن دوازده قطعه از سنگهای گرانبها که بر هر یک از آنها یکی از اسماء اسباط دوازده گانه محکوک بود، تعبیه کرده باشند.( از قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ عمید

سینه پوش، پارچه ای که بر روی سینه ببندند.

دانشنامه عمومی

سینه بند، پستان بند یا سوتین (به فرانسوی: Soutien-gorge) گونه ای زیرپوش مختص زنان است که امروزه برای پوشانیدن و بالا نگه داشتن پستان استفاده می شود. برخی آن را «پوششی واجب» و برخی از فمنیست ها آن را «تبعیض علیه زنان» تعبیر می کنند و با بستن آن مخالفند.
در آغاز، در اروپا بیش تر کرست مرسوم بوده است، ولی در پایان سدهٔ ۱۹ و آغاز سدهٔ ۲۰ کم کم جای خود را به سوتین (سوتین گرژ) (سوتین به معنی حامی و گرژ به معنی گلو است) احتمالاً به خاطر این گفته می شود که با بندی به گردن بسته می شود. در زمان های کهن، فارسی زبانان در ایران به آن حشیه های ممسک می گفتند، چون دو بالشتک کوچک بوده که زیر سینه ها بسته می شده و چون در درون آن مشک می گذاشتند تا بوی خوش دهد پسوند «ممسک» داشته است.
در روز ۱۲ فوریه ۱۹۱۴ میلادی، «سینه بند پشت باز» در شکل امروزی آن، توسط یک زن جوان نیویورکی به نام مری فلپس جیکوب برای ثبت به اداره اختراعات آمریکا ارائه شد.
به طور کلی سوتین از چند بخش تشکیل شده، کاپ یا کاسه ای که سینه ها درون آن قرار می گیرند، بندهایی که از روی شانه رد شده و تا پشت کمر ادامه دارند، نواری که معمولاً از کش است و قسمت کاپ سوتین را به پشت متصل می کند، دو یا سه غزن که در پشت کمر به هم می رسند و باعث بسته شدن سوتین می شوند.

گویش مازنی

/sine band/ بندی که از روی سینه ی اسب، خر و یا قاطر به دو طرف پالان از سمت جلوی حیوان وصل باشد تا در سر بالایی پالان به عقب رانده نشود - پستان بند زنان

۱بندی که از روی سینه ی اسب،خر و یا قاطر به دو طرف پالان از ...


واژه نامه بختیاریکا

از اجزا زین؛ بند زیر شکم

پیشنهاد کاربران

سوتین - ممه بندان


کلمات دیگر: