shortcut, crosscut
میان بر
فارسی به انگلیسی
flesh, mesocarp
crosscut, cutoff, flesh
مترادف و متضاد
راست، عمودی، مستقیم، میان بر
میان بر
میان بر
فرهنگ فارسی
(گیاهشناسی) بخش فرابر میوه بین درونبر و برونبر
( صفت و اسم ) راهی که تا مقصد اقصر فاصله است نسبت براههای دیگر.
دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرا شهرستان فومن واقع در ۱۵ هزار گزی صومعه سرا .
دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرا شهرستان فومن واقع در ۱۵ هزار گزی صومعه سرا .
مسیر کوتاه بین دو نقطه
جملات نمونه
از میان بر رفتن
to cut across, to take a shortcut
فرهنگ معین
(بُ ) (اِ. ) (عا. ) راهی غیر از راه اصلی که کوتاه تر باشد.
لغت نامه دهخدا
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در 15هزارگزی شمال خاوری قزوین با 164 تن جمعیت . آب آن از قنات و رودخانه و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) برنده ٔ میان . || راه کوتاهتر. راهی در میان دو نقطه که نسبت به راه یا راههای دیگر کوتاهترین باشد. مستقیم ترین و کوتاهترین راه بین دو نقطه نسبت به راه اصلی که به صورت خط منحنی و منکسر است . اقصر فاصله میان دو نقطه در مسافت . راهی که اضلاع را نپیماید و از زاویه ای به زاویه ای محاذی شود. (از یادداشت مؤلف ).
- راه میان بر ؛ راه اقصر. راهی که نسبت به راه یا راههای اصلی کوتاهتر باشد. (از یادداشت مؤلف ).
- میان بر زدن راهی ؛میان بر کردن راهی . (از یادداشت مؤلف ).
- میان بر کردن ؛ پیمودن فاصله ٔ دو نقطه از کوتاهترین و نزدیکترین راه . پیمودن اقصر فاصله . به جای اینکه دو ضلع را بپیمایند مستقیم از گوشه به گوشه پیمودن .(از یادداشت مؤلف ).
- || مقابل کف بر کردن . بریدن درختی بالاتر از کف زمین . (یادداشت مؤلف ).
|| هرچیز که فاصله و حاجبی میان دو چیز ایجاد کند. || حجابی که میان دو اتاق یا دو چیز واقع باشد. (حاشیه ٔ شرفنامه ص 420) :
به کم مدت از کار پرداختند
میانبر ز پیکر برانداختند.
- راه میان بر ؛ راه اقصر. راهی که نسبت به راه یا راههای اصلی کوتاهتر باشد. (از یادداشت مؤلف ).
- میان بر زدن راهی ؛میان بر کردن راهی . (از یادداشت مؤلف ).
- میان بر کردن ؛ پیمودن فاصله ٔ دو نقطه از کوتاهترین و نزدیکترین راه . پیمودن اقصر فاصله . به جای اینکه دو ضلع را بپیمایند مستقیم از گوشه به گوشه پیمودن .(از یادداشت مؤلف ).
- || مقابل کف بر کردن . بریدن درختی بالاتر از کف زمین . (یادداشت مؤلف ).
|| هرچیز که فاصله و حاجبی میان دو چیز ایجاد کند. || حجابی که میان دو اتاق یا دو چیز واقع باشد. (حاشیه ٔ شرفنامه ص 420) :
به کم مدت از کار پرداختند
میانبر ز پیکر برانداختند.
نظامی .
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) برنده میان. || راه کوتاهتر. راهی در میان دو نقطه که نسبت به راه یا راههای دیگر کوتاهترین باشد. مستقیم ترین و کوتاهترین راه بین دو نقطه نسبت به راه اصلی که به صورت خط منحنی و منکسر است. اقصر فاصله میان دو نقطه در مسافت. راهی که اضلاع را نپیماید و از زاویه ای به زاویه ای محاذی شود. ( از یادداشت مؤلف ).
- راه میان بر ؛ راه اقصر. راهی که نسبت به راه یا راههای اصلی کوتاهتر باشد. ( از یادداشت مؤلف ).
- میان بر زدن راهی ؛میان بر کردن راهی. ( از یادداشت مؤلف ).
- میان بر کردن ؛ پیمودن فاصله دو نقطه از کوتاهترین و نزدیکترین راه. پیمودن اقصر فاصله. به جای اینکه دو ضلع را بپیمایند مستقیم از گوشه به گوشه پیمودن.( از یادداشت مؤلف ).
- || مقابل کف بر کردن. بریدن درختی بالاتر از کف زمین. ( یادداشت مؤلف ).
|| هرچیز که فاصله و حاجبی میان دو چیز ایجاد کند. || حجابی که میان دو اتاق یا دو چیز واقع باشد. ( حاشیه شرفنامه ص 420 ) :
به کم مدت از کار پرداختند
میانبر ز پیکر برانداختند.
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در 15هزارگزی شمال خاوری قزوین با 164 تن جمعیت. آب آن از قنات و رودخانه و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرا شهرستان فومن ، واقع در 15هزارگزی صومعه سرا. با 147 تن سکنه. آب آن از نهر و استخر و راه آن مالرو است. نصف اهالی در تابستان ییلاق می روند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
- راه میان بر ؛ راه اقصر. راهی که نسبت به راه یا راههای اصلی کوتاهتر باشد. ( از یادداشت مؤلف ).
- میان بر زدن راهی ؛میان بر کردن راهی. ( از یادداشت مؤلف ).
- میان بر کردن ؛ پیمودن فاصله دو نقطه از کوتاهترین و نزدیکترین راه. پیمودن اقصر فاصله. به جای اینکه دو ضلع را بپیمایند مستقیم از گوشه به گوشه پیمودن.( از یادداشت مؤلف ).
- || مقابل کف بر کردن. بریدن درختی بالاتر از کف زمین. ( یادداشت مؤلف ).
|| هرچیز که فاصله و حاجبی میان دو چیز ایجاد کند. || حجابی که میان دو اتاق یا دو چیز واقع باشد. ( حاشیه شرفنامه ص 420 ) :
به کم مدت از کار پرداختند
میانبر ز پیکر برانداختند.
نظامی.
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در 15هزارگزی شمال خاوری قزوین با 164 تن جمعیت. آب آن از قنات و رودخانه و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
میان بر. [ یام ْ ب ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرا شهرستان فومن ، واقع در 15هزارگزی صومعه سرا. با 147 تن سکنه. آب آن از نهر و استخر و راه آن مالرو است. نصف اهالی در تابستان ییلاق می روند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
فرهنگ عمید
قسمت گوشتی و خوراکی میوه.
ویژگی راهی که از مسیر اصلی کوتاهتر است.
ویژگی راهی که از مسیر اصلی کوتاه تر است.
قسمت گوشتی و خوراکی میوه.
قسمت گوشتی و خوراکی میوه.
دانشنامه عمومی
میان بر (صومعه سرا). میان بر ، روستایی از توابع بخش میرزا کوچک جنگلی شهرستان صومعه سرا در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان گوراب زرمیخ قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۴۹ نفر (۱۸۰خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان گوراب زرمیخ قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۴۹ نفر (۱۸۰خانوار) بوده است.
wiki: استان قزوین ایران است.
این روستا در دهستان اقبال شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۰۴ نفر (۱۱۶خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان اقبال شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۰۴ نفر (۱۱۶خانوار) بوده است.
wiki: میان بر (قزوین)
میانبر (فیلم ۱۹۴۵). میانبر (فیلم ۱۹۴۵) (به انگلیسی: Detour) فیلمی ۶۸ دقیقه ای به کارگردانی ادگار جی. اولمر با بازی تام نیل محصول کشور ایالات متحده آمریکا است.
فهرست فیلم های ادگار اولمر
فهرست فیلم های ادگار اولمر
wiki: میانبر (فیلم ۱۹۴۵)
دانشنامه آزاد فارسی
میان بُر (Shortcut)
آیکونی در صفحه نمایش ویندوزهای ۹X ،NT۴ ،۲۰۰۰ و غیره که کاربر با دو بار کلیک کردن بر روی آن می تواند خیلی سریع به یک برنامه فایل داده ای یا متنی و یا یک صفحه وب و یا هر برنامه دیگری دستیابی پیدا کند.
آیکونی در صفحه نمایش ویندوزهای ۹X ،NT۴ ،۲۰۰۰ و غیره که کاربر با دو بار کلیک کردن بر روی آن می تواند خیلی سریع به یک برنامه فایل داده ای یا متنی و یا یک صفحه وب و یا هر برنامه دیگری دستیابی پیدا کند.
wikijoo: میان_بر
واژه نامه بختیاریکا
کوتا بُر؛ مُوُر
پیشنهاد کاربران
به زبان ترکی می شود " کَسَه یؤل "
کوتاه کننده راه برای سریع تر رسیدن به مقصد
و یا دسترسی سریع و یا آسان تر به ابزارها و. . .
و یا دسترسی سریع و یا آسان تر به ابزارها و. . .
کلمات دیگر: