کلمه جو
صفحه اصلی

اوارگی


مترادف اوارگی : ( آوارگی ) بی خانمانی، خانه به دوشی، دربه دری، آواری، پریشانی، سرگردانی، تبعید، تبعیدی

فارسی به انگلیسی

vagrancy, homelessness, displacement, exile, vagabondage, diaspora

فارسی به عربی

تشرد , صعلوک

مترادف و متضاد

tramp (اسم)
اواره، ولگرد، اوارگی، صدای پا، ولگردی

dispersion (اسم)
انتشار، پراکندگی، تفرق، اوارگی، تجریهنور

vagrancy (اسم)
غلط، اوارگی، سرگردانی، در بدری، ولگردی، اوباشی

فرهنگ فارسی

( آوارگی ) ۱ - بی خانمانی بی منزلی دورافتادگی از خانمان . ۲ - سر گردانی پریشانی .

فرهنگ معین

( آوارگی ) (رِ ) (حامص . ) ۱ - بی خانمانی ، بی - منزلی . ۲ - سرگردانی ، پریشانی .

لغت نامه دهخدا

( آوارگی ) آوارگی. [ رَ / رِ ] ( حامص ) جلا. بی خانمانی و بی منزلی. دورافتادگی از خانمان. حال ِ آنکه جای معین و وطن معلوم ندارد و در صحراها و یاقراء با سختی معیشت از جائی بجائی رود :
یار آوارگی همی خواهد
رفتن حج بهانه افتاده ست
چند گوئی ز خانه کعبه
کار با خصم خانه افتاده ست.
حسن دهلوی.
سر اندر جهان نِه ْ به آوارگی
وگرنه بنه دل به بیچارگی.
سعدی.
|| سرگردانی. پریشانی.

فرهنگ عمید

( آوارگی ) حالت آواره بودن، دربه دری، بی خانمانی، سرگردانی: چو خواهم شد اکنون به بیچارگی / در این ره نبینم جز آوارگی (نظامی۶: ۱۱۵۶ ).

دانشنامه عمومی

آوارگی. «آوارگی» (انگلیسی: Awaargi) فیلمی هندی است که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آنیل کاپور، میناکشی سشادری، گوویندا، انوپم کهیر، پارش راوال اشاره کرد.

آوارگی (فیلم ۲۰۰۷). آوارگی (به هندی: Awarapan) فیلمی محصول سال ۲۰۰۷ و به کارگردانی موهیت سوری است. در این فیلم بازیگرانی همچون عمران هاشمی، شریا سارن، مرینالینی شارما، اشوتوش رانا، اشیش ویدیارتی، پوراب کهلی، شان اپرای ایفای نقش کرده اند.
۲۹ ژوئن ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-06-۲۹) (هند)
۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-07-۰۶) (پاکستان)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آوارگی. آوارگی به معنای بی خانمانی، سرگردانی و دور ماندن از خانه و سرزمین خویش می باشد.این موضوع در قرآن باتعابیرگوناگون آمده و از واژگان متفاوتی قابل استنتاج است.
مفهوم هجرت در راه خدا که کوچ کردن با هدفی والا و به گفته راغب، خروج از دارالکفر به دارالایمان است
راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۸۳۳ ، «هجر».
به جز عناوین یاد شده (هجرت، تبعید و تیه) مفهوم آوارگی در قرآن ، بیش تر از واژه اخراج و مشتقّات آن استفاده شده که به معنای بیرون راندن، آواره ساختن، یا موجب جلای وطن شدن است؛
معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۷۱.
(۱) قرآن کریم.(۲) ابن العربی، احکام القرآن.(۳) الجصاص، احکام القرآن.(۴) طبری، تاریخ الامم والملوک،.(۵) شیخ طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن.(۶) ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر.(۷) تفسیر راهنما.(۸) قمی، تفسیرالقمی.(۹) محمد رشید رضا، تفسیر المنار.(۱۰) العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین - قم، چاپ:چهارم، ۱۴۱۵ ق.(۱۱) طبری، جامع البیان عن تأویل آی القرآن.(۱۲) قرطبی، الجامع لأحکام القرآن،.(۱۳) سیوطی، الدّر المنثور فی التفسیر بالمأثور.(۱۴) آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم.(۱۵) شهید ثانی، روض الجنان و روح الجنان.(۱۶) ابن هشام، السیرة النبویه.(۱۷) معین، فرهنگ فارسی.(۱۸) زمخشری، الکشّاف.(۱۹) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.(۲۰) راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن.(۲۱) الطباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن.

واژه نامه بختیاریکا

( آوارگی ) سَر چالِه؛ سرگا سرگا؛ اَو لُو به اَولُو؛ اَولُو؛ بی سر اَنجُم؛ تار و تیچ؛ تل مِتَلُّو؛ جیلُو ( جالوو ) ؛ سَی سُگو بِگَم؛ فنا فنا ( فلا فلا ) ؛ وُلات ور؛ چُم نشین

پیشنهاد کاربران

بدبختی - بیخانمانگی


کلمات دیگر: