برابر پارسی : نهنده، سرواژه، سرنامه، سرگفتار
تیتر
برابر پارسی : نهنده، سرواژه، سرنامه، سرگفتار
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. )۱ - عنوان . ۲ - عیارسنجی (شیمی ).
واژه نامه بختیاریکا
( تی تُر * ) تی تِن؛ نیشکون
پیشنهاد کاربران
سرلوحه، سرنوشته، عنوان، عنوان نوشته ای، صورت مسئله
سرفصل
نمایش دادن. سر تیتر:خلاصه نمایش دادن. از تئاتر میاد
تیتر: [اصطلاح خبرنگاری] عنوان یک مقاله که بزرگ و با حروف درشت تر از متن چاپ می شود.
تیتر:[اصطلاح گرافیک]به اصلی ترین بخش نوشتار از لحاظ مفهوم اطلاق می شود. بطور معمول تیتر از لحاظ ابعاد و محل قرارگیری بیشترین دید را خواهد داشت. درحرکتهای تبلیغاتی، تیتر خلاصه و اثرگذار، خوش گویش و خوش نوشتار خواهد بودو بایستی فضای کلی طرح و نوشتار متن را به مخاطب انتقال دهد.
عنوان
تیتر ( Titer ) : در زبان ارمنی به معنی پروانه
شاه خط - سرنویس - آغازه - دید - شیرازه
تایتل در زبان انگلیسی و تی تِل با کسره بر ت دوم در آلمانی به معنی سرواژه میباشد. احتمالا این کلمه به صورت گفتاری از آلمانی وارد زبان ما شده و بجای ل آخر حرف ر شنیده یا جایگزین شده است و بصورت سکون بر ت دوم خوانده شده است. تلفظ درست میتواند تیتِر باشد.
تایتل در زبان انگلیسی و تی تِل با کسره بر ت دوم در آلمانی به معنی سرواژه میباشد. احتمالا این کلمه به صورت گفتاری از آلمانی وارد زبان ما شده و بجای ل آخر حرف ر شنیده یا جایگزین شده است و بصورت سکون بر ت دوم خوانده شده است. تلفظ درست میتواند تیتِر باشد.
کلمات دیگر: