مترادف مکث : آرامش، ایست، تأمل، تأنی، توقف، ثبات، درنگ، سکته، طمأنینه، نرمش، وقار، وقفه
برابر پارسی : درنگ، ایست
pause, halt(ing)
halt, hesitation, interregnum, interval, lapse, pause, respite, stop
آرامش، ایست، تامل، تانی، توقف، ثبات، درنگ، سکته، طمانینه، نرمش، وقار، وقفه
مولوی .
وحشی .
مکث . [ م َ / م ِ / م ُ /م َ ک َ ] (ع مص ) درنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان القرآن ). درنگ کرن و انتظار نمودن . مکیثی [ م ِ ک کی ثا ] . مِکّیثا. مُکوث . مُکثان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
مکث . [ م ِ / م ُ / م َ ] (ع اِمص ) درنگ . (منتهی الارب ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). درنگ با انتظار. (از اقرب الموارد).
- علی مکث ؛ بادرنگ و بامدت . (ناظم الاطباء).
درنگ