کلمه جو
صفحه اصلی

ساق پیچ

فارسی به انگلیسی

legging

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ساق بند مچ پیچ .

لغت نامه دهخدا

ساق پیچ. ( اِ مرکب ) ساق بند. مچ پیچ : و از جوان کیف و دستمال و ساق پیچ و جزودان و خلال دان توقع داشتن. ( رساله روحی انارجانی چ فرهنگ ایران زمین ص 358 ).

دانشنامه آزاد فارسی

ساق ْپیچ
نوارهای پارچه ای یا چرمی، یا تکه ای چرم یا پارچه که برای جمع کردن و محکم ساختن بالای چکمه ها و انتهای شلوارها، از قسمت مچ پا تاحدود زانوان به دور ساق پا، و گاه در مچ پا می پیچند. ساق پیچ در حکم جوراب ساقه بلند هم بود. مردم بادیه نشین و عشایر شرق ایرانِ دورۀ هخامنشی در آب وهوای خشک به پای خود ساق پیچ می پیچیدند. ساق پیچ های پارتی و پالمیری از جلو به تسمه ای داخلی زیرِجامه متصل می شد، اما بیشتر در پشت پا یا پهلوها بسته می شدند. در تمام دورۀ ساسانیان، ساق پیچ ها جزئی از تن پوش مردانه بود که همراه با پیراهن در مراسم رسمی و غیررسمی پوشیده می شدند. اعضای خاندان سلطنتی و اشراف و امرا شلوارهایشان را یا با بندهایی به دور ساق پا یا با سگک هایی حلقوی به دور مچ پا می بستند؛ نوارهای بلند بیشتر خاص خاندان سلطنتی بود. این ساق پیچ ها در قرون بعد نیز رواج داشت، چنان که در تصاویر دست نوشتۀ ورقه و گلشاه عیّوقی روی چکمه های بلند دیده می شود. در دورۀ صفویه دهقانان به دور ساق پایشان نوارهای پارچه ای می بستند. ساق پیچ امروزه در میان اقوام و طوایف مختلف نیز رایج است، ازجمله در میان طوایف هزارۀ افغانستان، پامیر، تاجیکستان، در قوچان، در میان کشاورزان و رمه داران اقوام شاهسون و قره داغی، ترکمن ها و مردان ناحیۀ جنگلی خزر.

گویش مازنی

/saagh pich/ پاتاوه

پاتاوه



کلمات دیگر: