( خوش آیین ) خوش نقش و نگار خوش زینت
خوش ایین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( خوش آیین ) خوش آیین. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) خوش نقش و نگار. خوش زینت. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
کافران چون جنس سجّین آمدند
سجن دنیا را خوش آیین آمدند.
کافران چون جنس سجّین آمدند
سجن دنیا را خوش آیین آمدند.
مولوی.
کلمات دیگر: