کلمه جو
صفحه اصلی

تقرح

فارسی به انگلیسی

[rare.] ulcer

فرهنگ فارسی

آماده شدن ریش شدن

لغت نامه دهخدا

تقرح. [ ت َ ق َرْ رُ ] ( ع مص ) آماده شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || ریش شدن. ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ، اِ ) ریش شدگی و ریش و قرحه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قرحه شود.


کلمات دیگر: