کوس کوبنده . آنکه طبل زند.
کوس کوب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کوس کوب. ( نف مرکب ) کوس کوبنده. آنکه طبل زند :
گه علمداران پیش تو علم بازکنند
کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز.
گه علمداران پیش تو علم بازکنند
کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز.
فرخی.
کلمات دیگر: