صفرائیت
مراریت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مراریت. [ م َ ری ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) صفرائیت. ( ناظم الاطباء ).رجوع به مراری و مرارة و نیز رجوع به مراریة شود.
مراریة. [ م َ ری ی َ ] ( ع ص نسبی ) اخلاط مراریة. ( از یادداشت مؤلف ). مراری. صفرائی. منسوب به مرارة. رجوع به مرارة و مراره شود.
مراریة. [ م َ ری ی َ ] ( ع ص نسبی ) اخلاط مراریة. ( از یادداشت مؤلف ). مراری. صفرائی. منسوب به مرارة. رجوع به مرارة و مراره شود.
مراریت . [ م َ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) صفرائیت . (ناظم الاطباء).رجوع به مراری و مرارة و نیز رجوع به مراریة شود.
کلمات دیگر: