کلمه جو
صفحه اصلی

خوش رودپی

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بندپی شهرستان بابل مازندران در ۲۱ هزار گزی جنوب باختری بابل و ۹ هزار گزی جنوب شوسه بابل به آمل .

لغت نامه دهخدا

خوشرودپی. [ خوَش ْ / خُش ْ پ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بندپی شهرستان بابل مازندران در 21 هزارگزی جنوب باختری بابل و 9 هزارگزی جنوب شوسه بابل به آمل. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

خوشرودپی یکی از شهرهای شهرستان بابل در استان مازندران و کشور ایران است و به عنوان مرکزبخش بندپی غربی در فاصله ۲۴ کیلومتری جنوب بابل قراردارد. این شهر شامل محله های قدیمی پایین خوشرودپی (شهرک) و بالا خوشرودپی و تسکا و افراسیابکلا و بزرودپی و شانه تراش می باشد که طبق مصوبه شماره ۹۹۱۲ /ت/۲۱۲۹ک کمیسیون سیاسی دفاعی هیئت دولت و مجوز صاده از وزارت عالیه کشور به شماره ۷۷۹۷/۱/۳/۳۴ مورخ ۱۳۷۹/۸/۱۴ (به شماره ثبت ۱۸۸۹۱/۲/۲۲ مورخ ۱۳۷۹/۱۰/۵ استانداری مازندران) مجوز تأسیس شهر را در تاریخ ۱۳۸۱/۱۱/۲۹دریافت و اولین شهردار آن در تاریخ ۱۳۸۱/۱۱/۲۷ حکم خود را دریافت نمود. حرفه مردم این شهر و نواحی اطراف بیشتر کشاورزی و باغداری، دامداری و پرورش طیور می باشد. این شهر مطابق سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ دارای ۱۲۶۰ خانوار و ۴۷۸۴ نفر جمعیت بوده است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۵،۷۴۳ نفر جمعیت بوده است.
تپه قلعه کتی در محله بزرودپی و در ورودی شهر
تکیه عبدالحسینخانی واقع در روستای مقریکلا از توابع این شهر با بیش از۱۳۰سال قدمت از آثار تاریخی دوره قاجار و از جمله مهم ترین آثار ملی شهرستان بابل و استان مازندران می باشد و این اثر در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۵۴ با شمارهٔ ثبت ۱۰۹۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تا دوره صفویان، زبان عمده مردم تبرستان و بابل، فقط زبان تبری (طبری یا مازندرانی) بود که بازمانده زبان پهلویِ اشکانی است. با از بین رفتن سلسله باوندیان که حامی زبان تبری بود این زبان از رسمیت افتاد. امروزه مردم این شهر از زبان تبری و فارسی استفاده می کنند.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۵،۷۴۳ نفر جمعیت بوده است. مردم خوش رودپی به زبان مازندرانی گویش می کنند.
بلوار کشاورز به عنوان خیابان اصلی، شمال و جنوب شهر را به هم وصل می کند و از محدوده اداره آموزش و پرورش و شهرداری و پاسگاه و بخشداری و موسسات اداری و دولتی و بازار اصلی عبور می کند.


کلمات دیگر: