کلمه جو
صفحه اصلی

تقاوه

فرهنگ فارسی

با هم بانگ کردن تا همدیگر را شناسند

لغت نامه دهخدا

تقاوه. [ ت َ وُ ] ( ع مص ) باهم بانگ کردن تا همدیگر را شناسند. یقال : هما یتقاوهان ؛ یعنی باهم آواز میدهند تا شناسند یکدیگر را، گویا به آوازی بانگ میکنند که آن ، میان آنها نشان است معرفت را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: