کلمه جو
صفحه اصلی

خوش رکابی

فرهنگ فارسی

عمل و حالت خوش رکاب تندروی .
غیر حرونی بدون سرکشی

لغت نامه دهخدا

خوش رکابی. [ خوَش ْ / خُش ْ رِ ] ( حامص مرکب ) غیرحرونی. مقابل بدرکابی :
بترسید و گوشی بر آواز داشت
از آن خوش رکابی عنان بازداشت.
نظامی.


کلمات دیگر: