کلمه جو
صفحه اصلی

علامت گذاری

مترادف و متضاد

marking (اسم)
نشان، علامت گذاری، علامت سلاح، نشاندار سازی

branding (اسم)
علامت گذاری

demarcation (اسم)
علامت گذاری

فرهنگ فارسی

نشانه گذاری ( در جاده ها سرحدها و غیره )

علامت‌گذاری فیزیکی مرزها با استفاده از نشانگر و ستون و نرده و دیوار و وسایل دیگر


فرهنگ عمید

۱. نشانه گذاری.
۲. (ادبی ) نقطه گذاری بر یک متن.

فرهنگستان زبان و ادب

{demarcation of boundary, demarcation} [جغرافیای سیاسی] علامت گذاری فیزیکی مرزها با استفاده از نشانگر و ستون و نرده و دیوار و وسایل دیگر


کلمات دیگر: