کلمه جو
صفحه اصلی

نقش پذیری

فرهنگ فارسی

نقش پذیر بودن . زود تحت تاثیر قرار گرفتن .

لغت نامه دهخدا

نقش پذیری. [ ن َ پ َ ] ( حامص مرکب ) نقش پذیر بودن. زود تحت تأثیر قرار گرفتن.

دانشنامه عمومی

نقش پذیری(به انگلیسی: Imprinting) شکل خاصی از یادگیری است که در دورهٔ مشخصی از زندگی یک جانور رخ می دهد و ارتباط تنگاتنگی با رفتار غریزی دارد.
جوجه اردک ها و غازها از بدو خروج از تخم تا دو سه روز پس از تولد-که دورهٔ حساس نقش پذیری خوانده می شود- مادر خود را شناسایی می کنند. به طور معمول و در محیط طبیعی جوجه ها با مادر واقعی خود ارتباط برقرار می کنند؛ اما مطالعات نشان داده است که می توان کاری کرد که آن ها به یک چراغ چشمک زن، یک توپ، یا حتی به انسان نقش پذیرفته و آن را به عنوان مادر خود تلقی کند.
نقش پذیری کودکی در تمایلات جفت گیری پس از بلوغ جانور نیز اثر می گذارد و جانور به طرف ماده هایی جذب می شود که از گونه ای باشند که در کودکی به عنوان مادر خویش، یکی آن ها را پذیرفته است.

نقش پذیری (ابهام زدایی). نقش پذیری ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
نقش پذیری
نقش پذیری ژنی

دانشنامه آزاد فارسی

نَقشْ پذیری (imprinting)
در رفتارشناسی جانوری، فرآیندی که طی آن جانور جوان می آموزد هم افراد خاص، مثلاً مادرش، و هم افراد گونۀ خودش را شناسایی کند. نقش پذیری اختصاصاً پاسخی غیرارادی به محرک های ویژه در زمانی است که جانور به آن محرک ها حساس است (دورۀ حساس). جوجه اردک ها پس از درآمدن از تخم با دنبال کردن اولین جنبنده ای که می بینند، شناسایی مادر خود را می آموزند. در نتیجه، این نقش را برای سایر گونه ها یا حتی اشیای بی جان نیز می پذیرند. نقش پذیری در جوجه ها فقط در ۱۰ تا ۲۰ ساعت اول پس از درآمدن از تخم رخ می دهد. در پستانداران، چسبیدن مادر به نوزاد شکلی از نقش پذیری است که در دورۀ حساس رخ می دهد. این دوره ممکن است به کوتاهی یک ساعت پس از تولد نوزاد باشد. در ژنتیک، به بیان افتراقی ژن ها، بسته به این که از والد نر یا ماده به ارث رسیده باشند، نقش پذیری می گویند. بیشتر اوقات، الل نقش پذیر بیان نمی شود.


کلمات دیگر: