کلمه جو
صفحه اصلی

عطر گردان

فرهنگ فارسی

گرداننده عطر آنکه یا آنچه عطر را بگرداند

لغت نامه دهخدا

عطرگردان. [ ع ِ گ َ ] ( نف مرکب ) گرداننده عطر. آنکه یا آنچه عطر را بگرداند. آنچه عطر را در پراکند.که خوشبوی را به هر سوی برد و نشر دهد :
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم.
حافظ.


کلمات دیگر: