بسیار کوبنده . زن سعتری
سحاقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( سحاقة ) سحاقة. [ س َح ْ حا ق َ ] ( ع ص ) بسیار کوبنده. ( اقرب الموارد ). زن سعتری. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ): امراءة سحاقة؛ زن بزرگ و فروهشته پستان و این نعت بدانست مر زنان را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
سحاقة. [ س َح ْ حا ق َ ] (ع ص ) بسیار کوبنده . (اقرب الموارد). زن سعتری . (دهار) (مهذب الاسماء): امراءة سحاقة؛ زن بزرگ و فروهشته پستان و این نعت بدانست مر زنان را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: