آنکه در پیمان خود وفادار باشد
سخت پیمان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سخت پیمان. [ س َ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) آنکه در پیمان خود وفادار باشد. با وفا. عهد ناشکن : سخت پیمان بود در دین. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310 ).
دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست
شرط یارانست کز پیوند یارش نگسلد.
دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست
شرط یارانست کز پیوند یارش نگسلد.
سعدی.
کلمات دیگر: