پراکنده شدن عطر افشانده شدن عطر
عطر پیچیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عطر پیچیدن. [ ع ِ دَ ] ( مص مرکب ) پراکنده شدن عطر. افشانده شدن عطر. منتشر شدن بوی خوش در فضا :
عطر آن گل پیرهن تا در هوا پیچیده است
بوی گل دودی است در مغز صبا پیچیده است.
عطر آن گل پیرهن تا در هوا پیچیده است
بوی گل دودی است در مغز صبا پیچیده است.
طالب آملی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: