منش برتران . بزرگ منشی
فزونی منش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فزونی منش. [ ف ُ م َ ن ِ ] ( اِ مرکب ) منش برتران. بزرگ منشی. مهتری. سروری :
چنان دان که اندر فزونی منش
نسازند بر پادشا سرزنش.
چنان دان که اندر فزونی منش
نسازند بر پادشا سرزنش.
فردوسی.
کلمات دیگر: