ناکس و فرومایه گردیدن
فساله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( فسالة ) فسالة. [ ف َ ل َ ] ( ع مص ) ناکس و فرومایه گردیدن. ( مصادراللغه زوزنی ). ناکس شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || فسل بودن. ( از اقرب الموارد ).
فسالة. [ ف َ ل َ ] (ع مص ) ناکس و فرومایه گردیدن . (مصادراللغه ٔ زوزنی ). ناکس شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || فسل بودن . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: