ابواسحاق ابراهیم بن حبیب .
فزاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فزاری . [ ف َ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به فزارة که قبیله ای است . (سمعانی ).
فزاری. [ ف َ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به فزارة که قبیله ای است. ( سمعانی ).
فزاری. [ ف َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن اسحاق. رجوع به ابراهیم بن اسحاق شود.
فزاری. [ ف َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن اسحاق. رجوع به ابراهیم بن اسحاق شود.
فزاری . [ ف َ ] (اِخ ) ابراهیم بن اسحاق . رجوع به ابراهیم بن اسحاق شود.
دانشنامه عمومی
فزاری ممکن است اشاره به یکی از موارد زیر باشد:
ابواسحاق، ابراهیم بن محمد فزاری: (؟ -۷۷۷م) ریاضی دان و اخترشناس عراقی.
ابوعبدالله، محمد بن ابراهیم فزاری: (؟ - ۸۰۶ م) اخترشناس و مترجم عراقی.
ابواسحاق، ابراهیم بن محمّد فزاری: (؟ - ۸۰۴م) محدث عراقی.
ابراهیم بن عبدالرحمان فزاری: شهرت یافته به برهان الدین ابن فرکاح (۱۲۶۲–۱۳۲۹م) فقیه شافعی شامی.
ابواسحاق، ابراهیم بن محمد فزاری: (؟ -۷۷۷م) ریاضی دان و اخترشناس عراقی.
ابوعبدالله، محمد بن ابراهیم فزاری: (؟ - ۸۰۶ م) اخترشناس و مترجم عراقی.
ابواسحاق، ابراهیم بن محمّد فزاری: (؟ - ۸۰۴م) محدث عراقی.
ابراهیم بن عبدالرحمان فزاری: شهرت یافته به برهان الدین ابن فرکاح (۱۲۶۲–۱۳۲۹م) فقیه شافعی شامی.
wiki: فزاری
کلمات دیگر: