درستي , برحق بودن , حقانيت , قانوني بودن
شرعیه
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) مونث شرعی : احکام شرعیه جمع : شرعیات .
لغت نامه دهخدا
( شرعیة ) شرعیة. [ ش َ عی ی َ ] ( ع ص نسبی )شرعیه. مؤنث شرعی. منسوب به شرع. ج ، شرعیات : احکام شرعیه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شرع و شرعی شود.
- دعاوی شرعیة ؛ ادعاها و اختلافات شرعی : دستور آن بود که قاضی اصفهان بغیر از جمعه در خانه ٔخود به تشخیص دعاوی شرعیه مردم... می رسید. ( تذکرةالملوک ص 3 ).
- دعاوی شرعیة ؛ ادعاها و اختلافات شرعی : دستور آن بود که قاضی اصفهان بغیر از جمعه در خانه ٔخود به تشخیص دعاوی شرعیه مردم... می رسید. ( تذکرةالملوک ص 3 ).
شرعیة. [ ش َ عی ی َ ] (ع ص نسبی )شرعیه . مؤنث شرعی . منسوب به شرع . ج ، شرعیات : احکام شرعیه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شرع و شرعی شود.
- دعاوی شرعیة ؛ ادعاها و اختلافات شرعی : دستور آن بود که قاضی اصفهان بغیر از جمعه در خانه ٔخود به تشخیص دعاوی شرعیه ٔ مردم ... می رسید. (تذکرةالملوک ص 3).
کلمات دیگر: