کلمه جو
صفحه اصلی

سلقمه

فرهنگ فارسی

بر هم زدن دندانرا . یا بشک افکندن . درشک افتادن . تهمت .

لغت نامه دهخدا

( سلقمة ) سلقمة. [س َ ق َ م َ ] ( ع مص ) برهم زدن دندان را. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || به شک افکندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). در شک افتادن. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) تهمت. || آنچه به شک افکند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

سلقمة. [س َ ق َ م َ ] (ع مص ) برهم زدن دندان را. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به شک افکندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). در شک افتادن . (ناظم الاطباء). || (اِ) تهمت . || آنچه به شک افکند. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


پیشنهاد کاربران

دندان غره


کلمات دیگر: