(رَ گَ ) (اِمصغ . ) ۱ - پارة خرد، سخت اندک . ۲ - کمی .
پارگک
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
پارگک. [ رَ گ َ ] ( اِ مصغر ) ( مصغر پاره ) پاره خرد. سخت اندک :
گوئی که دو سه پیرهن است از دو سه گونه
وز دامن هر یک ز دگر پارگکی کم.
شیرین سخنم دید و بدین چرب زبانی
زان سنگدلی پارگکی نرم ترآمد.
گوئی که دو سه پیرهن است از دو سه گونه
وز دامن هر یک ز دگر پارگکی کم.
امیرطاهربن فضل چغانی.
|| کمی : شیرین سخنم دید و بدین چرب زبانی
زان سنگدلی پارگکی نرم ترآمد.
سوزنی.
فرهنگ عمید
تکۀ کوچک از چیزی، اندک.
کلمات دیگر: