کلمه جو
صفحه اصلی

تاج المعالی

فرهنگ فارسی

محمد بن شکربن ابوالفتوح حسن ابن جعفر الحسنی .

لغت نامه دهخدا

تاج المعالی. [ جُل ْ م َ ] ( اِخ ) محمدبن جعفربن محمد. در سال 461 هَ. ق. شریف مکه شد. ( معجم الانساب صص 30 - 31 ذیل اشراف مکه ).

تاج المعالی. [جُل ْ م َ ] ( اِخ ) محمدبن شکربن ابوالفتوح حسن بن جعفرالحسنی ( متوفی بسال 453 هَ. ق. مساوی 1061 م. ) زرکلی در ترجمه احوال او آرد: آخرین کسی است از بنی موسی بن عبداﷲبن موسی الجون از حسنیین که ولایت مکه یافت. او بعد از وفات پدرش در سال 430 هَ. ق. بجای پدر نشست و تا پایان حیات بر این شغل باقی بود. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 904 )... و از آنجا [ جدة ] تا مکه دوازده فرسنگ است و امیر جده بنده امیر مکه بود و او را تاج المعالی بن ابی الفتوح می گفتند و مدینه را هم امیر، وی بود، و من نزدیک امیر جده شدم و با من کرامت کرد... ( سفرنامه ناصرخسرو چ برلین ص 97 ). خواندمیر در حبیب السیر در ذکر شرفاء حرمین شریفین آرد:... ابوالفتوح حسن بن جعفر پس از انتقال برادر ( عیسی بن جعفر ) افسر ایالت بر سر نهاد... و ابوالقاسم مغربی که در سلک اعیان و وزراء اسمعیلیان انتظام داشت با آل جراح که از جمله امراء شام بودند قرار داد که ابوالفتوح را بخلافت نصب کنند و در زمان الحاکم بامراﷲ آنجناب را از مکه بدان ولایت برد و امیر المؤمنین خوانده ، الراشد باﷲ لقب نهاد و این خبر بحاکم رسیده بغایت مضطرب گردید و ابواب خزاین را گشاده اموال بسیار به آل جراح انعام نمود تا از سر هوا خواهی ابوالفتوح در گذشتند و آنجناب از این معنی متوهم شده به مکه بازگشت و چون دست قضا سجل عمر او را در نوشت پسرش تاج المعالی والی شد و در سنه اربع و ستین و اربعمائه وفات یافت. ( حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 599 ). بین اقوال مذکور در فوق اختلاف است. زرکلی تاج المعالی را لقب محمدبن شکربن ابوالفتوح میداند، در صورتی که ناصرخسرو و حبیب السیر این لقب را برای پدر وی ،یعنی پسر ابوالفتوح یاد کرده اند، مگر آنکه بگوئیم که منظور تاج المعالی بن ابوالفتوح ، تاج المعالی نواده ابوالفتوح باشد نظیر ابوعلی سینا، ولی این مفهوم مخالف قول حبیب السیر است. از سوی دیگر زرکلی وفات صاحب ترجمه را بسال 453 هَ. ق. ثبت کرده ، در صورتی که حبیب السیر وفات تاج المعالی بن ابوالفتوح را ( که مراد پدر صاحب ترجمه است ) در 464 هَ. ق. یاد کرده است.

تاج المعالی . [ جُل ْ م َ ] (اِخ ) محمدبن جعفربن محمد. در سال 461 هَ . ق . شریف مکه شد. (معجم الانساب صص 30 - 31 ذیل اشراف مکه ).


تاج المعالی . [جُل ْ م َ ] (اِخ ) محمدبن شکربن ابوالفتوح حسن بن جعفرالحسنی (متوفی بسال 453 هَ . ق . مساوی 1061 م .) زرکلی در ترجمه ٔ احوال او آرد: آخرین کسی است از بنی موسی بن عبداﷲبن موسی الجون از حسنیین که ولایت مکه یافت . او بعد از وفات پدرش در سال 430 هَ . ق . بجای پدر نشست و تا پایان حیات بر این شغل باقی بود. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 904)... و از آنجا [ جدة ] تا مکه دوازده فرسنگ است و امیر جده بنده ٔ امیر مکه بود و او را تاج المعالی بن ابی الفتوح می گفتند و مدینه را هم امیر، وی بود، و من نزدیک امیر جده شدم و با من کرامت کرد... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 97). خواندمیر در حبیب السیر در ذکر شرفاء حرمین شریفین آرد:... ابوالفتوح حسن بن جعفر پس از انتقال برادر (عیسی بن جعفر) افسر ایالت بر سر نهاد... و ابوالقاسم مغربی که در سلک اعیان و وزراء اسمعیلیان انتظام داشت با آل جراح که از جمله ٔ امراء شام بودند قرار داد که ابوالفتوح را بخلافت نصب کنند و در زمان الحاکم بامراﷲ آنجناب را از مکه بدان ولایت برد و امیر المؤمنین خوانده ، الراشد باﷲ لقب نهاد و این خبر بحاکم رسیده بغایت مضطرب گردید و ابواب خزاین را گشاده اموال بسیار به آل جراح انعام نمود تا از سر هوا خواهی ابوالفتوح در گذشتند و آنجناب از این معنی متوهم شده به مکه بازگشت و چون دست قضا سجل عمر او را در نوشت پسرش تاج المعالی والی شد و در سنه ٔ اربع و ستین و اربعمائه وفات یافت . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 599). بین اقوال مذکور در فوق اختلاف است . زرکلی تاج المعالی را لقب محمدبن شکربن ابوالفتوح میداند، در صورتی که ناصرخسرو و حبیب السیر این لقب را برای پدر وی ،یعنی پسر ابوالفتوح یاد کرده اند، مگر آنکه بگوئیم که منظور تاج المعالی بن ابوالفتوح ، تاج المعالی نواده ٔ ابوالفتوح باشد نظیر ابوعلی سینا، ولی این مفهوم مخالف قول حبیب السیر است . از سوی دیگر زرکلی وفات صاحب ترجمه را بسال 453 هَ . ق . ثبت کرده ، در صورتی که حبیب السیر وفات تاج المعالی بن ابوالفتوح را (که مراد پدر صاحب ترجمه است ) در 464 هَ . ق . یاد کرده است .



کلمات دیگر: