کلمه جو
صفحه اصلی

جابرت

فرهنگ فارسی

از چهار تن ساحری

لغت نامه دهخدا

جابرت. [ ] ( اِخ ) نام یکی از چهارتن ساحری که با فرعون در مجادله با موسی هم عهد شدند. خواندمیر نویسد: سحره بعقیده محمدبن جریر الطبری چهار تن بودند بنام : شابرت ، جابرت ، حظحظة، و مصفر.( حبیب السیر چ سنگی طهران جزو اول از ج اول ص 32 ).

جابرة. [ ب ِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث جابر. || ظالمانه ، ستمگرانه ، جابرانه : امور دواوین و قوانین در سلک نظام آوردو رسوم جابره برانداخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 42 ).

جابرة. [ ب ِ رَ ] ( اِخ ) نام مدینه منوره است. ( منتهی الارب ). رجوع به مدینه شود.

جابرت . [ ] (اِخ ) نام یکی از چهارتن ساحری که با فرعون در مجادله با موسی هم عهد شدند. خواندمیر نویسد: سحره بعقیده ٔ محمدبن جریر الطبری چهار تن بودند بنام : شابرت ، جابرت ، حظحظة، و مصفر.(حبیب السیر چ سنگی طهران جزو اول از ج اول ص 32).



کلمات دیگر: