کلمه جو
صفحه اصلی

پادیاب

فرهنگ معین

( اِ. ) = پادیاو: شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعا.

لغت نامه دهخدا

پادیاب. ( اِ مرکب ) رجوع به پادیاو شود.

فرهنگ عمید

۱. شست وشو.
۲. (اسم، اسم مصدر ) وضو.
۳. شست وشوی صورت و دست وپا.
۴. (اسم ) وضویی که زردشتیان می گیرند.
۵. شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص.

دانشنامه عمومی

۱. شست وشو. ۲. (اسم، اسم مصدر) وضو. ۳. شست وشوی صورت و دست و پا. ۴. (اسم) وضویی که زردشتیان می گیرند. ۵. شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص. (فرهنگ فارسی عمید)


پیشنهاد کاربران

وضوء زرتشتیان، دست نماز ،

تا امروز معنی فامیل خودم رو نمیدونستم
عالی بود
۱. شست وشو.
۲. ( اسم، اسم مصدر ) وضو.
۳. شست وشوی صورت و دست وپا.
۴. ( اسم ) وضویی که زردشتیان می گیرند.
۵. شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص.

پادیاب، پادیاو - واژه اوستایی
در اوستا: "پَیتی یاپَه"
در پهلوی: "پادیاب، پاتیاپ، پادیاو"

معنی: آبدست، دست نماز، وضو، شست و شو و بَرِشنوم ( پاکیزه ) شدن به هنگام خواندن نماز

کسی که می خواهد پادیاب کند:
نخست یک بار "به خشنودی اهورامزدا" می خواند و پس از آن یک بار نیایش " اشم وهو. . . " می سُراید
آنگاه دست خود را زیر آب گرفته و رُخسار خود را تا زیر گوش خیس می کنیم ( این کار را سه بار با دهان بسته که آب درون دهان نشود، انجام می دهیم )

سپس سه بار دست راست و پس از آن سه بار دست چپ را از ساعد تا سر دست با آب می شوییم
سپس سه بار پای راست و پس از آن سه بار پای چپ را از نوک انگشت تا قوزک پا می شوییم
( ( در هنگام دست و رو شستن نیایش سروش باج"کِم. نا. مَزدا" را زیر لب زمزمه می کنیم! ) )

و سپس کُشتی نو می کند ( یعنی کُشتی خود را از میان می گشاید و خدای را یاد می کند و به اهریمن نفرین می فرستد ) سپس "نیرنگ کشتی بستن" می خواند و دوباره کُشتی بر میان می بندد!



کلمات دیگر: