۱- حالت و کیفیت تاجدار تاجوری . ۲- پادشاهی سلطنت .
تاجداری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تاجداری. ( حامص مرکب ) تاجوری. پادشاهی. عمل تاجدار :
همچنین در تاجداری و جهانداری بپای
همچنین در ملک بخشی و جهانگیری بمان.
طوطی آسا طوق آتش کم نخواهی یافتن.
خاتون سرای کامکاری.
بیرون زده سر بتاجداری.
همچنین در تاجداری و جهانداری بپای
همچنین در ملک بخشی و جهانگیری بمان.
فرخی.
تا چو هدهد تاجداری بایدت در خلق دل طوطی آسا طوق آتش کم نخواهی یافتن.
خاقانی.
ای مهر نگین تاجداری خاتون سرای کامکاری.
نظامی.
گل چون رخ لیلی از عماری بیرون زده سر بتاجداری.
نظامی.
کلمات دیگر: