شکل پذیر
فارسی به انگلیسی
plastic
مترادف و متضاد
گوناگون، متلون، شکل پذیر
شکل پذیر، قابل شکل گیری
فرهنگ فارسی
( صفت ) آن چه که شکل قبول کند قابل شکل .
ویژگی مادهای که به تغییر شکل مومسان تن دهد، بیآنکه بشکند
لغت نامه دهخدا
شکل پذیر. [ ش َ / ش ِ پ َ ] ( نف مرکب ) شکل پذیرنده. آنچه که شکل قبول کند. قابل شکل. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
شکل پذیرنده، ویژگی آنچه به هر شکلی درآید.
فرهنگستان زبان و ادب
{ductile} [ژئوفیزیک] ویژگی ماده ای که به تغییر شکل موم سان تن دهد، بی آنکه بشکند
کلمات دیگر: