کلمه جو
صفحه اصلی

دیلی

فرهنگ فارسی

نسبت است به دیل الدیل .

لغت نامه دهخدا

دیلی . [ لی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به دیل الدیل ... رجوع به دیل الدیل عمروبن ودیعة شود.


دیلی. [ لی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به دیل الدیل... رجوع به دیل الدیل عمروبن ودیعة شود.

دیلی. ( اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالاشهرستان شاهرضا در 60 هزارگزی شمال باختری سمیرم با 100 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

دئلی .[ دُ ءَ ] (ص نسبی ) منسوب است به دئل (دؤل ) و بقول مبرد منسوبست به دول که از ماده ٔ «دُیل » مأخوذست . و دُیل که دایه است نام رهط ابوالاسود دؤلی میباشد اما دیلی نمیگویند که توالی کسرات شود. (از سمعانی ).


دیلی . (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالاشهرستان شاهرضا در 60 هزارگزی شمال باختری سمیرم با 100 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).


دانشنامه عمومی

دیلی پایتخت کشور تیمور شرقی است.
ویکی پدیای انگلیسی
دیلی بندر اصلی و مرکز تجاری تیمور شرقی است و حدود ۱۵۰،۰۰۰ ساکن دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

دیلی (Dili)
پایتخت، بندر اصلی، و مرکز عمدۀ بازرگانی کشور تی مور شرقی، در تنگۀ اومبای در ساحل شمالی. جمعیت آن ۵۰,۸۰۰ نفر است (۲۰۰۳). در ۱۷۶۹، در زمان استعمار پرتغال، پایتخت تی مور شرقی شد و از ۱۹۷۶ مرکز استان تی مور اندونزی، و از ۱۹۹۹ پایتخت کشور تازه استقلال یافته تی مور شرقی بوده است.

پیشنهاد کاربران

یه اسم مشترک کردی و آمریکاییه

دیلیِ | delay ( اصطلاحات هواپیمایی ) : این اصطلاح معنایی مخالف آن تایم دارد و به معنای تاخیر در پرواز است. وقتی پروازی دیلِی دارد یعنی پرواز یا فرودش با تاخیر و دیرتر از زمانبندی انجام می شود.

دیلی به زبان ارمنی یعنی خداپرست و محبوب

دیر فهمیدن یا دیر گرفتم
عقل ماندن


کلمات دیگر: