کلمه جو
صفحه اصلی

نیقیه

فرهنگ فارسی

نام شهری باستانی جزئ امپراطوری بیزانس ( در آسیای صغیر ) که در حدود ۳۱۶ ق م . بوسیله انتیگونوس بنیان نهاده شد و اینک شهر ایسنیک برجای آن است . چون قسطنطنیه پایتخت امپراطوری روم شرقی شد بر اهمیت و اعتبار این شهر افزوده شد . نخستین شورای کلیسا معروف به شورای نیقیه در اینجا برپا شد ( ۳۲۵ م . ) و در این شورا بود که بدعت آوری آریان محکوم شد و اعتقاد نامه نیقیه انتشار یافت در دوره جنگهای صلیبی برای مدتی پایتخت شد خاندان لاسکاریس بعنوان امپراطوان نیقیه از ۱۲٠۴ تا ۱۲۶۱ م . در اینجا سلطنت کردند .تا نخستین سالهای حکومت ترکان عثمانی همچنان شهری با اهمیت بود .

دانشنامه عمومی

نیقیه که با نام نایسیا هم شناخته میشود، یک شهر باستانی در شمال غربی ترکیه است. این شهر امروزه درون شهر ایزنیک قرار گرفته است. این شهر محل برگزاری شورای نخست و دوم نیقیه و همچنین پایتخت امپراتوری در تبعید نیقیه، پس از تصرف قسطنطنیه در جنگ صلیبی چهارم بود.
فهرست شهرهای ترکیه

دانشنامه آزاد فارسی

یشیل جامع (مسجد سبز)، (به یونانی: نیکایا؛ نام کنونیِ اِزْنیق؛ ایزنیک) شهری باستانی در کنار دریاچه ای به همین نام در شمال شرقی ترکیه، و محل اجلاس دو شورای نیقیه. آنتیگونوس اول، پادشاه مقدونیه، در قرن ۴م این شهر را بنا نهاد. در قرون وسطا شهری معتبر بود. در ۱۰۷۸م به دست سلجوقیان افتاد. در طول جنگ های صلیبی، نیقیه به منزلۀ مرکز حکومت سلجوقیان، از نخستین اهداف حمله مسیحیان بود و در ۱۰۹۷م به دست صلیبیون افتاد. در ۱۲۰۲م مرکز امپراتوری نیقیه شد. در ۱۳۳۱م، ترکان عثمانی شهر را اشغال کردند و آن را ازنیق نامیدند. شهر ازنیق در قرن ۱۶ به سبب ظروف سفالی اش شهرت داشت، اما با انتقال کارگاه های سفال سازی به استانبول اهمیت خود را از دست داد. ازنیق کنونی بازار شهری کوچک و مرکز اداری بخش های اطراف است و ۱۳,۲۳۱ نفر جمعیت دارد (۱۹۸۰). برخی از بناهای تاریخی شهر عبارت اند از یشیل جامع (مسجد سبز)، عمارت نیلوفر خاتون، آرامگاه خیرالدین پاشا، و حمام بزرگ ازنیق.

پیشنهاد کاربران

شورای نیقیه نخستین شورایِ کلیساییِ جهانی بود که در سال ۳۲۵ میلادی در پاسخ به نظر آریوس تشکیل شد. آریوس روحانیِ اهل اسکندریه بود. او نیز چون اوریجن بر این باور بود که پدر از پسر برتر است و پسر نیز بزرگ تر از روح القدس. اما بر خلاف اوریجن، سلسله مراتب میان موجودات الهی را باور نداشت. او بر این باور بود که فقط پدر خدا است، و بدین سان یکتاپرستی را بر نظام اوریجن افزود. از نظر او پسر وجودی بود که پدر به واسطۀ او جهان را آفرید اما مع الوصف او خدا نبود بلکه مخلوقی بود خلق شده از نیستی. او مخلوق بود نه وجودی ازلی، و زمان آغازی داشت، در واقع «زمانی بود که پسر وجود نداشت. » آریوس خود به شکلی دقیق دو نکته را به عنوان مسائل بنیانیِ بحثِ مطرح شده مشخص کرد: «ما به این دلیل آزار و جفا می بینیم که می گوییم وجود پسر دارای ابتدا و آغاز است . . . و نیز اینکه او از نیستی آفریده شد. » تعلیم آریوس در عصر حاضر در تعالیم فرقۀ شاهدان یهوه۱ دیده می شود.
اسقف آلکساندر۲ که آریوس در حوزۀ اسقفی او خدمت می کرد، با عقاید آریوس مخالفت کرد. آریوس به گروهی دیگر از اسقفان شرق متوسل شد و گروهی از این اسقفان که پیرو دیدگاه های اوریجن بودند، به حمایت از او برخاستند که از میان آنها می توان به یوسیبوس قیصریه اشاره کرد. وقتی کنستانتین در سال ۳۲۴ در شرق و غرب امپراطوری روم قدرت مطلق را به دست آورد به ناچار در این مباحثات مداخله کرد. او دستور تشکل شورای نیقیه را داد و این شورا در ژوئن ۳۲۵ تحت رهبری او تشکیل شد. حدود ۲۲۰ اسقف که عمدتاً اسقفان شرق بودند در این شورا حاضر شدند ( روایات سنتی تعداد این اسقفان را ۳۱۸ نفر ذکر می کنند که احتمالاً این عدد را از پیدایش ۱۴:‏۱۴ به عاریت گرفته بودند! ) این شورا آریوس را محکوم کرد و اعتقادنامه ای ضد آریوسی صادر نمود؛ البته این اعتقادنامه را نباید با اعتقادنامۀ معروف "نیقیه" که در سال ۳۸۱ در شورای قسطنطنیه۳ صادر شد، اشتباه گرفت:
ما ایمان داریم به خدای یگانه، خدای قادرمطلق ، خالق امور دیده و نادیده . و ایمان داریم به خداوند عیسای مسیح ، پسر یگانۀ خدا، که از ذات پدر است. او، خدا از خدا، نور از نور، و خدای حقیقی از خدای حقیقی است ، مولود است و نه مخلوق، و هم ذات۴ با پدر است. همه چیز به واسطۀ او آفریده شد، چه در آسمان و چه بر زمین. او به خاطر ما آدمیان و برای نجات و رستگاری ما از آسمان نزول کرد ، جسم گرفت و انسان شد. رنج و عذاب کشید و روز سوم از مردگان برخاست و به آسمان ها صعود کرد، و بازخواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری کند. و ایمان داریم به روح القدس. ما، کلیسایِ مقدسِ جامع، و وارثِ رسولان، لعن می کنیم آنان را که می گویند: «زمانی بوده که پسر وجود نداشته است؛ او پیش از مولود شدن وجود نداشته است، و از نیستی به وجود آمده است . » همچنین لعن می کنیم آنان را که می گویند: «وجود پسر از ماهیت یا وجودی به جز ماهیت یا وجود پدر نشأت گرفته، و تغییرپذیر است و تغییر و تبدیل می یابد. ( به نقل از ویکی پدیا - تاریخ تفکر مسیحی / اثر «پروفسور تونی لین» )


کلمات دیگر: