کلمه جو
صفحه اصلی

رشک کردن

فرهنگ فارسی

حسد ورزیدن . حسادت کردن . رشک آوردن

لغت نامه دهخدا

رشک کردن. [ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حسد ورزیدن. حسادت کردن. رشک آوردن. رشک خوردن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مترادفات کلمه شود.


کلمات دیگر: