آغشته به زهر زهر آلود
زهر اندود
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زهراندود. [ زَ اَ ] ( ن مف مرکب ) آغشته به زهر. زهرآلود :
آن نماید به تیغ زهراندود
کآسمان از زمین برآرد دود.
آن نماید به تیغ زهراندود
کآسمان از زمین برآرد دود.
نظامی.
رجوع به زهر و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: