کلمه جو
صفحه اصلی

زه دیده

فرهنگ فارسی

کنایه از شوخ چشم و شوخ دیده و خیره باشد .

لغت نامه دهخدا

زه دیده. [ زِه ْ دی دَ / دِ ] ( ص مرکب ) کنایه از شوخ چشم و شوخ دیده و خیره باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: