کلمه جو
صفحه اصلی

ارنان

فرهنگ فارسی

فریاد کردن

لغت نامه دهخدا

ارنان. [ اِ ] ( ع مص ) فریاد کردن. ( منتهی الارب ). بانگ کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بانگ و زاری کردن. بانگ کردن بزاری. ( زوزنی ) ( شمس اللغات ) ( کنز اللغه ). || بانگ کردن کمان. آواز کردن کمان. ( شمس اللغات ) ( کنز اللغه ). || بزاری آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( کنز اللغه ). || گوش کردن بسوی کسی. ( منتهی الارب ): ارَن الیه ؛ اصغی. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

ارنان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ارنان (اهر)
ارنان (مهریز)
اورنان، یک کمون در فرانسه

پیشنهاد کاربران

ارنان یعنی
شادمان


کلمات دیگر: