کلمه جو
صفحه اصلی

صروره

فرهنگ فارسی

آنکه حج نکرده باشد

لغت نامه دهخدا

صرورة. [ ص َ رَ ] (ع ص ) آنکه حج نکرده باشد. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). مرد حج ناکرده . (دهار). || مردی که گرد زن نگردد. و قیل الصرورة الذی لم یتزوج من الرجال و النساء و قیل هو الذی یدع النکاح متبتلاً و منه الحدیث لاصرورة فی الاسلام . (منتهی الارب ).


( صرورة ) صرورة. [ ص َ رَ ] ( ع ص ) آنکه حج نکرده باشد. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). مرد حج ناکرده. ( دهار ). || مردی که گرد زن نگردد. و قیل الصرورة الذی لم یتزوج من الرجال و النساء و قیل هو الذی یدع النکاح متبتلاً و منه الحدیث لاصرورة فی الاسلام. ( منتهی الارب ).

دانشنامه آزاد فارسی

صَرُوره
(یا: صاروره؛ صَروری) در لغت به کسی گویند که هنوز حج نگزارده. اصطلاحی در فقه؛ به حاجی ای گویند که نخستین سال حج اوست. به نظر مشهور بر صروره در منی، بعد از قربانی، متعیّن است که حلق کند؛ یعنی سر خود را بتراشد و صروره مخیّر بین حلق و تقصیر نیست. همچنین به عقیدۀ مشهور نیابت صروره از دیگری، برای به جاآوردن مناسک حج، کراهت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صَروره، یعنی کسی که نخستین بار حج می گزارد.
از احکام آن در باب حج سخن گفته اند.
احکام صروره
بنابر قول مشهور ، مرد مُحرم در حج بین حلق (تراشیدن) و تقصیر مخیر است، لیکن حلق، بویژه بر صروره مستحب مؤکد است. در مقابل، گروهی از فقها حلق را بر صروره متعین دانسته و تقصیر را کافی ندانسته اند مشهور فقها کوچ کردن صروره از منی در روز دوازدهم ذیحجه را همچون غیر صروره جایز دانسته اند برخی قدما نسبت به صروره قائل به عدم جواز شده اند نیابت صروره از دیگری در حج، در فرض عدم وجوب حج بر او یا وجوب حج، لیکن عدم استقرار آن به سبب مانعی، صحیح است بنابر قول مشهور، همسان بودن نایب و منوب عنه از جهت جنسیت، شرط صحّت نیابت نیست. بنابراین، هر یک از زن و مرد می تواند نایب دیگری شود. از بعضی قدما عدم جواز نیابت زن صروره مطلقا یا تنها برای مردان نقل شده است. البته نیابت صروره، بویژه زن بنابر نظر مشهور مکروه است
مستحبات صروره
(۱) احرام بستن در روز اول یا دوم ذیحجه در صورت مجاورت در مکّه. (۲) پیاده گام زدن بر مشعر هنگام وقوف در آن. (۳) بر آمدن بر کوه قُزَح در مشعر و اشتغال به عبادت و ذکر بر فراز آن. (۴) داخل شدن در کعبه که بر صروره مستحب مؤکد است.

پیشنهاد کاربران

کسی که حج بر او واجب نشده باشد و به نیابت از دیگری حج بجا آورد


کلمات دیگر: