کلمه جو
صفحه اصلی

طنینی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به طنین . ۲ - ذو الاربع در سامعه سه قسمت می شود : دو قسمت در نسبت ۸ / ۹ که آنها را طنینی گویند و ط علامت آنست و یک قسمت را که کوچکتر است در نسبت ۲٠ / ۲۱ بقیه نامند .

دانشنامه آزاد فارسی

از اصطلاحات موسیقی قدیم ایران برای اندازه گیری فواصل. طنینی را با علامت (ط) نشان می دهند. از زمان صفی الدین به بعد هر دانگ (ذوالاربع ـ فاصلۀ چهارم) شامل دو پردۀ بزرگ هر یک برابر دو لیما و یک کُما (L. L. C) و یک نیم پردۀ لیما و یک دور یا اکتاو شامل دو دانگ و یک پردۀ بزرگ اتصالی بوده است. فارابی پردۀ بزرگ را طنینی نامیده است. در گذشته اعتقاد داشتند یکی از عوامل بدصدایی، پشت سرهم قرارگرفتن سه فاصلۀ طنینی در یک ذوالاربع (دانگ) است که در اصطلاح موسیقی امروز به آن تریتون می گویند. در هر ذوالاربع (دانگ)، که شامل چهار نت و سه فاصله است، بسته به این که فاصلۀ طنینی (دوم بزرگ معادل یک پرده) کجا واقع شود حالت و لحن آن دانگ تغییر می کند.


کلمات دیگر: