کلمه جو
صفحه اصلی

صد سال تنهایی

دانشنامه عمومی

صد سال تنهایی (به اسپانیایی: Cien años de soledad) نام رمانی به زبان اسپانیایی نوشته گابریل گارسیا مارکز که چاپ نخست آن در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد. تمام نسخه های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته نخست کاملاً به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. جایزه نوبل ادبیات ۱۹۸۲ به گابریل گارسیا مارکز به خاطر خلق این اثر تعلق گرفت.

دانشنامه آزاد فارسی

صد سال تنهایی (Cine anos de soledad)
رمانی از گابریل گارسیا مارکز، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در ۱۹۶۷. داستان در سرزمینی خیالی به نام ماکوندو سپری می شود که می توان آن را نماد امریکای لاتین دانست. نسل هایی از آدم ها، هریک با عاداتی غریب و اساساً امریکای لاتینی، در پوششی از جادو و سرهنگ بازی ظهور می کنند، مغلوب شرایط طبیعی جنگلی که آن ها را فروبلعیده می شوند، و سرانجام بازبرمی خیزند و بر طبیعت حکم می رانند و خشونت خود را نه فقط بر طبیعت، بلکه حتی بر خویش روا می دارند. مارکز از بیان هیچ چیز باورنکردنی ای درنمی گذرد، اما چنان در باورپذیرکردن استاد است که حتی پرواز آدم ها (پرواز اورسولا آمارانتا) نیز در متن داستان باورپذیر می شود. این رمان را پس از دون کیشوت بزرگ ترین دستاورد ادبی زبان اسپانیایی می شمرند. با این که شجرۀ بلندبالای نام ها در حین خواندن گاه خواننده را به اشتباه می اندازد که مثلاً این کدام آئورلیانو بوئندیاست، نام آئورلیانو بوئندیا هرگز از یاد خواننده نمی رود. همه چیز در اغراقی از نوع امریکای لاتینی روایت می شود تا این سفر پیدایش امریکای لاتینی ازقضا واقعی ترین روایت دربارۀ هستی نیم کرۀ جنوبی زمین باشد. صد سال تنهایی مارکز را بر قلۀ ادبیات جهان نشاند. ترجمۀ آن به همۀ زبان ها و نوشته شدن آثاری فراوان دربارۀ این رمان غریب نشان از شکوه تکرارنشدنی آن دارد. ماریو بارگاس یوسا، دیگر نویسندۀ بزرگ هم نسل گارسیا مارکز، تک نگاری حجیمی دربابِ صد سال تنهایی نوشته است که ازجملۀ مهم ترین تفسیرها دربارۀ آن به شمار می رود.

نقل قول ها

صد سال تنهایی رمانی از نویسندهٔ کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز، منتشرشده به سال ۱۹۶۷ میلادی است.
• «زمان نمی گذرد، بلکه فقط تکرار می شود.»، صفحهٔ ۴۵۹ -> صد سال تنهایی
• «اگر روزی انسان در کوپهٔ درجهٔ یک مسافرت کند و ادبیات در واگن بار، کار دنیا به سر آمده!»، صفحهٔ ۵۴۰ -> صد سال تنهایی
• «نسل های محکوم به صد سال تنهایی، فرصتی برای زندگی دوباره در روی کرهٔ زمین نخواهد داشت.»، صفحهٔ ۵۶۰ -> صد سال تنهایی
• «فقر یعنی بردگی عشق.»• «روزی که قرار بشود بشر در کوپهٔ درجه یک سفر کند، ادبیات در واگن کالا، دخل دنیا آمده است…»• «گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد، هر بهاری که می گذرد دیگر بر نمی گردد و حتی شدیدترین و دیوانه کننده ترین عشق ها هم حقیقتی ناپایدار است.»• «جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان می بایست با انگشت به آن ها اشاره کنی.»• «هیچ آرمانی در زندگی ارزش این همه سرافکندگی و خفت را ندارد.»• «مردها چه قدر عجیبند! از یک طرف تمام عمر خود را به جنگ با کشیش ها می گذرانند و از طرف دیگر کتاب دعا هدیه می دهند.»• «آنچه از تو ناراحتم می کند این است که همیشه درست آنچه را که نباید بگویی، می گویی.»• «ادبیات بهترین بازیچه ای است که بشر اختراع کرده است تا مردم را مسخره کند.»• «زن گذاشت تا اشک او تمام شود. با نوک انگشتان سر او را نوازش می کرد و بدون اینکه او را وادار به اعتراف کند که به خاطر عشق اشک می ریزد، فوراً قدیمی ترین گریهٔ تاریخ بشر را شناخت.»• «همیشه چیزی برای دوست داشتن وجود دارد.»• «اولین آنها را به درختی بستند و آخرین آن ها طعمه مورچگان می شود. نسل های محکوم به صد سال تنهایی فرصت مجددی روی زمین نداشتند.»• «وقتی کسی مُرده ای زیر خاک ندارد، به آن خاک تعلق ندارد»• «یک روز رمدیوس خوشگله به آسمان رفت.»• «سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آرام و بی اعتنا به نوع تازه زندگی که به خانه هیجان می بخشید، به این نتیجه رسیده بود که راز سعادت دوران پیری، چیزی جز بستن پیمانی شرافتمندانه با تنهایی نیست.»• «فرناندا وقتی که می دید او از طرفی به ساعت ها فنر می گذارد و از طرف دیگر فنر را بیرون می آورد، با خود اندیشید که ممکن است او هم به بیماری سرهنگ آئورلیانو بوئندیا مبتلا شده باشد که از یک طرف می سازد و از طرف دیگر خراب می کند. سرهنگ با ماهیهایی طلایی، آمارانتا با دوختن دکمه ها و کفن، خوزه آرکادیو دوم با نوشته های روی پوست آهو و اورسولا با خاطراتش.»• «برای من فقط کافی است مطمئن باشم که تو و من در این لحظه وجود داریم، همین…»• ، ترجمهٔ کیومرث پارسای -> صد سال تنهایی


کلمات دیگر: