کلمه جو
صفحه اصلی

رهاب

فرهنگ اسم ها

اسم: رهاب (دختر) (فارسی) (هنری) (تلفظ: ro(a)hāb) (فارسی: رهاب) (انگلیسی: rohab)
معنی: نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور

(تلفظ: ro(a)hāb) (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه های شور ، نوا و سه گاه .


فرهنگ فارسی

( اسم ) آوازیست که در آخر افشاری نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است سوز و گراز و تاله و ندبه ندارد بلکه به پیر تجربه دیدهای شبیهاست که می خواهد آب خنکی بر داغ دل مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست پس برای این که آسوده زیست کنیم باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامه حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توام است سهل و آسان باشد.
جمع رهب

فرهنگ معین

(رَ ) (اِ. ) نک رهاوی .

لغت نامه دهخدا

رهاب. [ رَ ] ( اِ ) رهاوی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رهاوی شود.

رهاب. [ رَ ] ( اِ مرکب ) راهاب. راه آب. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به راه آب شود.

رهاب.[ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ رهابة. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) رجوع به رهابة شود.

رهاب. [ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ رَهب. ( اقرب الموارد ) ( از آنندراج )( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به رهب شود.

رهاب . [ رَ ] (اِ مرکب ) راهاب . راه آب . (یادداشت مؤلف ). رجوع به راه آب شود.


رهاب . [ رَ ] (اِ) رهاوی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رهاوی شود.


رهاب . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رَهب . (اقرب الموارد) (از آنندراج )(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به رهب شود.


رهاب .[ رَ ] (ع اِ) ج ِ رهابة. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) رجوع به رهابة شود.


فرهنگ عمید

= رهاوی

رهاوی#NAME?


دانشنامه عمومی

رهاب (آلبوم موسیقی). رهاب نام یک آلبوم موسیقی با آهنگسازی مسعود شعاری می باشد. گروه موسیقی رهاب در این اثر شعاری را همراهی کرده اند.

رهاب (آلبوم). رهاب نام یک آلبوم موسیقی با آهنگسازی مسعود شعاری می باشد. گروه موسیقی رهاب در این اثر شعاری را همراهی کرده اند.
مسعود شعاری
سینا شعاری
گریلی پلهایمر
گئورگ گراتزر


کلمات دیگر: