اسم: رهاب (دختر) (فارسی) (هنری) (تلفظ: ro(a)hāb) (فارسی: رهاب) (انگلیسی: rohab)
معنی: نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور
معنی: نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور
(تلفظ: ro(a)hāb) (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه های شور ، نوا و سه گاه .
رهاب . [ رَ ] (اِ مرکب ) راهاب . راه آب . (یادداشت مؤلف ). رجوع به راه آب شود.
رهاب . [ رَ ] (اِ) رهاوی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رهاوی شود.
رهاب . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رَهب . (اقرب الموارد) (از آنندراج )(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به رهب شود.
رهاب .[ رَ ] (ع اِ) ج ِ رهابة. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) رجوع به رهابة شود.
رهاوی#NAME?