استوان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
(تلفظ: ostovān) (پهلوی) استوار ، محکم ، متین ؛ معتمد ، امین .
اسم: استوان (پسر) (پهلوی) (تلفظ: ostovān) (فارسی: استوان) (انگلیسی: ostovan)
معنی: استوار، محکم، متین، معتمد، امین
معنی: استوار، محکم، متین، معتمد، امین
فرهنگ فارسی
ستوان: استوار، محکم، پایدار، پابرجا، امین، قابل اعتماد
( صفت ) ۱ - استوار محکم متین . ۲ - معتمد امین . ۳ - مضبوط .
( صفت ) ۱ - استوار محکم متین . ۲ - معتمد امین . ۳ - مضبوط .
فرهنگ معین
(اُ تُ ) [ په . ] (ص مر. ) ۱ - استوار، پایدار. ۲ - قابل اعتماد، امین . ۳ - مضبوط .
لغت نامه دهخدا
استوان. [ اُ ت ُ ] ( ص ) استوار. ( جهانگیری ). محکم. ( برهان ) ( مؤید الفضلاء ). متین :
پذیرفتیم و بر دین استوانیم
بجزپیغامبر با کس نخوانیم.
پذیرفتیم و بر دین استوانیم
بجزپیغامبر با کس نخوانیم.
زراتشت بهرام.
|| امین. ( برهان ). معتمد. || مضبوط. ( برهان ) ( مؤید الفضلاء ).فرهنگ عمید
= استوار: پذیرفتیم و در دین استوانیم / به جز پیغمبر پا کش ندانیم (زراتشت بهرام: مجمع الفرس: استوان ).
کلمات دیگر: