کلمه جو
صفحه اصلی

اورامن

فرهنگ اسم ها

اسم: اورامن (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، هنری) (تلفظ: o(w)rāman) (فارسی: اورامن) (انگلیسی: owraman)
معنی: نوعی از خوانندگی و گویندگی پارسیان، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) لحنی که معمولاً دو بیتی ها را با آن می خوانده اند

(تلفظ: o(w)rāman) (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) لحنی که معمولاً دو بیتی‌ها را با آن می‌خوانده‌اند ؛ نوعی از خوانندگی و گویندگی پارسیان.


فرهنگ معین

(اَ مَ ) (اِ. ) = اورامنان . اورامه : یکی از آهنگ های موسیقی قدیم که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی «فهلویات » می خواندند. اورامنان و اورامه هم گویند.

لغت نامه دهخدا

اورامن. [ م َ ] ( اِ ) نوعی از خوانندگی و گویندگی باشد خاصه پارسیان است و شعر آن بزبان پهلوی باشد. ( برهان ) :
سنان تهمتن در چشمشان مژگان تهمینه
غریو اهرمن در گوششان آهنگ اورامن.
فتحعلیخان.

فرهنگ عمید

از نواهای قدیم موسیقی ایرانی که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی به صورت دوبیتی می خواندند: لحن اورامن و بیت پهلوی / زخمهٴ رود و سماع خسروی (بندار رازی: شاعران بی دیوان: ۳۷۳ ).

پیشنهاد کاربران

تش اورامه تیره شاه منصور وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند قوم لر

تیره شاهمنصوروند ( آشتیانی وند )

محل سکونت
مسجدسلیمان. اندیکا. اهواز. شوشتر. اصفهان. کرج. کوهرنگ

آیت اورامه مربی وزنه برداری

پهلوان رحمان اورامه منجزی


کلمات دیگر: